ستاره ای درخشان از سپهر فقاهت نجف اشرف در ملاثانی

سیر تکامل جوامع انسانی متکی به وجود عوامل و عناصر متعدد و گوناگونی است که در چهارچوب پژوهشی ژرف از پیشینه و تاریخ ملل و نحل می توان بخوبی آن عوامل را استخراج و مورد مطالعه و بازشناسی قرار داد .عنصر دین مهمر ترین مولفه پیشرفت و تکامل جامعه دینی ایرانی است که سالها بعنوان یک آلترناتیو موثر توانسته تکاپو و اصلاح ذاتی را در درون جامعه قرار دهد و نوآوری و همسانی با تغییرات و تحولات عصر را برای آن به ارمغان آورد.منطقه ملاثانی بدلیل اعتقاد عمیق دینی ساکنانش به مکتب نورانی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از دیرباز دارای برجستگی ها و جلوه های زیبا و چشم نوازی از دینداری و نقش آفرینی در فرایند تکامل فرهنگی و مذهبی خوزستان داشته است.دین باوری مردم این خطه سالها نگاه علمای تشیع در حوزه علمیه نجف اشرف را بخود معطوف ساخت،بر همین اساس منطقه ملاثانی در یک قرن پیش حضور علمای برجسته ای از دانش آموختگان حوزه نجف و کربلای معلا را بخود دیده است .که جهت تبلیغ شعایر دینی ،تربیت و تزکیه نفوس مردم ، آموزش احکام عملی و اخذ وجوهات شرعی به آن مهاجرت یا سفر نموده اند.از جمله شخصیت هایی که در پیشینه دینی منطقه ملاثانی نقش برجسته ای را ایفا کرد،حضرت آیةالله حاج شیخ عبدالهادی عکام (حمیداوی)است.شیخ هادی از خانواده های اصیل عکام آل حمید در عراق و. ایران می باشد.ایشان در حدود سال 18۸۵ میلادی در منطقه رفاعی از توابع بغداد چشم به جهان گشود.در دوران نوجوانی بنا به تاکید و سفارش پدر گرامی اش آیةالله شیخ مهدی عکام و براساس سنت موجود در طوایف شیعی آن روز در عراق با هدف تحصیل علوم دینی و سپس تبلیغ و نشر معارف آن و هدایت مردم ،وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد و نزد علمایی چون آیةالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی ،شیخ محمدحسین کاشف الغطاء و همچنین آیةالله سیدابوالقاسم خویی  رضوان الله تعالی علیهم تلمذ و دروس فقه ،اصول فقه ،اخلاق و عقاید را فراگرفت .شیخ هادی عکام با ورود به دوره خارج حوزه همزمان وکالت مرجعیت شیعه ابتدا سیدابوالحسن اصفهانی(بهبهانی الاصل) و سپس آیةالله العظمی سیدمحسن حکیم در عراق و ایران را بعهده گرفت.وی طی سال های 1941 الی 1963 بشکل متناوب در باهدف انجام رسالت دینی و تبلیغ احکام و اخذ وجوهات شرعی به منطقه ملاثانی و اهواز مهاجرت نمود.در طول سالهای حضور در خوزستان به شهرها وروستاهای مختلفی مسافرت و با ساکنان آنها به حشر و نشر پرداخت در این راستا می توان به روستاهایی نظیرابوهاون،زویرخرامزه،زویرچری،صلیعه،حبیشی،جلیعه،بندقیر،عرب حسن،ویس،ملاثانی (کوت یا ندافیه) شهرهای اهواز،آبادان و خرمشهر ،بعنوان محل و کانون فعالیت های دینی شیخ اشاره نمود.در اینجا لازم است براساس تحقیق به نکته بسیار جالب و مهمی اشاره کنم که می تواند از عشق ذاتی قبایل و طوایف عربی ایران و عراق به ولایت خاندان رسول الله (ص)رمز گشایی کند ،نزد بزرگان طوایف عرب شیعی عراق و ایران سنت حسنه ای وجود داشت که براساس آن خانواده ای از میان تیره های موجود ،که متصف به کرامات ،تقوا ،علم و ورع بودند،مامور تحصیل علوم دینی در حوزه نجف و سپس ارتباط با اعضای قبیله در راستای تهذیب و تعلیم احکام شرعی می نمودند تا پیوند افراد با مذهب و شریعت مستحکم و پایدار گردد.این رفتار در واقع برگرفته از آیه شریفه قرآنی است که می فرماید: وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ «و نتوانند مؤمنان که همگی به سفر روند چرا از هر گروهی دسته ای به سفرنروند تا دانش دين خويش را بياموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشداردهند ، باشد که از زشتکاری حذر کنند»۱

آقای مهندس محمد مذکور در کتابش درباره پدر و نسب شیخ هادی می نویسد: لما کانت عشیرة آل حمید من القبائل الموالیة لاهل البیت (علیهم السلام) فأن العشیرة عینت لها سفیرا" فی النجف الاشرف لاستقبال زوار العشیرة و ایوائهم تم اختیار الشاب مهدی بن عبیرة الحمیداوی من الزلزل فسافر للنجف و قام بمهمة وقبلیة خیر قیام و درس اصول الفقه و العقائد عند فقهاء السلف واصبح من العلماء و الفقهاء المعروفین و ذالک بحدود سنة 1260 ه ق و 1844 م و صحب احد العلماء الی الحج و رافقه فی الطریق فسمی "عکام الشیخ" و منذ ذلک الحین و الاسم لصق بالعکام»خانواده شیخ هادی معروف به زوار ،بشکل خانوادگی و سلسله وار این ماموریت را به ارث برده و بدرستی اجرا کردند. سالها در این راه به جهاد پرداختند.شیخ هادی در راستای جامه عمل پوشاندن به رسالت شرعی با اینکه عالمی فرهیخته و طراز اول بوده اما از هیچ امری برای هدایت و رشد فرهنگی مردم دریغ نمی کرد به نوجوانان قرآن می آموخت ،بزرگان را به تمرین آداب و اعمال و فرایض دینی وا می داشت و در ساعات ظهر مانند یک روستایی ساده در مزرعه ها و خرمنگاه به کمک و مساعدت مردم می شتافت.هنوز نام ایشان در خاطر مسنین این خطه یادآور صفا و صمیمیت تدین و اخلاص و تقوا می باشد.شیخ هادی در سال ۱۹۶۸میلادی و در سن ۸۱ سالگی در بخش رفاعی بغداد جان به جان آفرین تسلیم و بنا بر وصیت در قبرستان دار السلام در جوار مضجع مولا امیر المومنین(ع) آرام گرفت. از انساب آیةالله شیخ هادی هم اکنون خانواده های زیادی در اهواز و ملاثانی ساکن می باشند که می توان به ملاصالح فرزند ملاجواد (والد دکتر خلیل حمیداوی) و نیز والده آقای عبدالحسین حمیدی (زوجه عموی حاج مرتضی و حاج عبدالامام حمیدی)اشاره کرد.